مهندس علی اصغر طالبان فرد، مدیر این پروژه است که درباره این طرح حرفهای زیادی دارد. آنچه در زیر میخوانید بخشی از صحبتهای ایشان است.
طرح ترسیب کربن چیست؟
در مفهوم علمی ترسیب کربن، مجموعه اقداماتی است که منجر به کاهش میزان کربن در اشکال منواکسید کربن یا دی اکسید کربن که در اتمسفر وجود دارند، میشود. از منظر فرآیندی این کار که برای کاهش ترکیبات کربن انجام میگیرد را خداوند در دل طبیعت قرار داده است. رستنیها، گیاهان و درختان و پوششهای سبز گسترده در کره خاکی این نقش را ایفا میکنند. با انجام عمل فتوسنتز و تابش نور خورشید به سبزینه برگ گیاه، فرآیند این تغییرات شیمیایی صورت میگیرد که ماده خام در آوندهای گیاه تبدیل به مواد پرورده میشوند. در اثر این فعل و انفعال گاز کربنیک جذب شده و اکسیژن متصاعد میشود. یعنی در بخش منابع طبیعی، هر چقدر تلاش کنیم این پوشش سبز بیشتر حفظ شده و یا گسترش داده شود، به کاهش گازهای گلخانهای کمک شایانی کردهایم.
این طرح را طرحی بینالمللی میدانند. چطور؟
پیشینه اجرایی این پروژه به سال 1382 برمیگردد. وقتی که سازمانهای بینالمللی برنامه عمران ملل متحد (UNDP) یا صندوق تسهیلات محیط زیست جهانی (GEF) به جمهوری اسلامی ورود پیدا کردند و طی تفاهم نامهای با جمهوری اسلامی ایران به نمایندگی سازمان جنگلها و آبخیرداری کشور به تفاهم رسیدند که در عرصه حسینآباد سربیشه بیرجند، در که در اثر ورود پناهجویان کشور همسایه ما یعنی افغانستان در معرض آسیب جدی قرار گرفته بود و رستنیها برای تامین نیازهای سوختیشان قطع و خسارت زیادی به عرصههای طبیعی ما وارد شده بود؛ تفاهم نامهای برای کاهش گازهای گلخانهای منعقد کردند.
چرا نام آن به «مدیریت مشارکتی منابع طبیعی و توسعه روستایی» تغییر پیدا کرده است؟
این طرح اگر چه پروژهای بینالمللی بود و در بعضی کشورها مانند چین، پاکستان و هندوستان و حتی برخی کشورهای آفریقایی هم انجام میشد، سوپروایزرهای اعزامی از طریق مجامع بینالمللی بر کارکرد این پروژه نظارت داشتند. هنر مجموعه همکاران ما در سالهای گذشته این بود که تجارب ایرانی و دانش بومی را به این مدل افزوده و به تعبیری این مدل را ایرانیزه کردند. یعنی بخش فرهنگی و عادات و رسوم مردم را به آن اضافه کردند و این طرح به جایی رسید که امروز خیلی اصرار نداریم از عنوان این پروژه به ترسیب کربن نام ببریم. نام جایگزین و پیشنهادی آن تحت عنوان «مدیریت مشارکتی منابع طبیعی و توسعه روستایی» انتخاب کردیم، چرا که کارکرد این عنوان دقیقاً کارکرد پروژه ترسیب کربن را درون خود و اهداف و برنامههایش دارد. از منظر سازمان های بین المللی، توانمند سازی جوامع محلی و توانمند سازی مردم برای محیط زیست پایدار، هدفی بزرگ است که در قالب این عنوان جدید انجام میگیرد.
این طرح در چه مناطقی از کشور انجام می شود؟
برنامه های این پروژه در استان خراسان رضوی و در استانهایی که این پروژه قابل اجرا است پیگیری میشود. اولین موضوع برگزاری جلسات متعدد تحت عنوان ارزیابی مشارکتی روستایی و ایجاد اعتماد در روستاییان از یکسو و کسب اطلاعات لازم برای شناخت و برنامه ریزی توسط تیم اجرایی از سوی دیگر است.صندوق های اعتباری از پس اندازهای اندک روستاییان و جوامع محلی شکل میگیرد. به تدریج این پس اندازها جمع شده و برابر با آییننامه و تفاهمهایی که خودشان انجام میدهند که ما هم ناظر و مشاور بر آن هستیم، صندوق میتواند نقش کمک کننده اقتصادی داشته باشد. در کنار این صندوق ایجاد مشاغل جدید همسو با محیط زیست و یا تقویت مشاغل روستایی نیز به خوبی پیگیری و اجرایی شده است.
این طرح را یکی از موفقترین پروژههای بینالمللی و پروژه توسعه روستایی میشناسیم. چطور این اتفاق افتاد؟
در آذرماه سال 1392، پس از پیگیری های مستمر،سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور پذیرفت که در استان خراسان رضوی منطقهای را به عنوان منطقه پایلوت برای اجرای پروژه ترسیب کربن انتخاب کنیم. برای این منظور با حضور شخصیت های کشوری و استانی، منطقه دشت قاسمآباد در شهرستان بجستان، با مساحتی حدود 202 هزار هکتار به عنوان منطقه پایلوت خراسان رضوی انتخاب شد و از همان زمان تیمی که شامل یک مشاور استانی، مدیر پروژه و تسهیل گرانی که در خود منطقه حضور داشتند عملیات اجرایی این پروژه شروع شد.
امروز که در خدمت شما هستیم از برنامه ای که عرض کردم یعنی بسیج جوامع انسانی و تشکیل صندوق ها، ایجاد مشاغل جایگزین، تقریباً کار ده ساله خراسان جنوبی را در سه سال طی کردهایم و خوشبختانه این پروژه در حد بسیار موفق به ادعای دوستان کار خود را در زمینه توانمند سازی جوامع محلی، ایجاد مشاغل همسو، احیای مناطق طبیعی تخریب شده بر اثر استفاده بیش از حد ظرفیت یا بر اثر خشکسالیها، اقدامات خوبی در کنار موضوع توانمند سازی انجام داده است. در 18 استان کشور، مناطقی را تحت عنوان پایلوت دارند که در همان مناطق پروژه را اجرا میکنند و امروز با کمال خوشحالی و خرسندی اعلام میکنم که از منطقه پایلوت پا را فراتر گذاشتهایم. در شهرستان سبزوار، هفتمین ماهی است که در جوامع محلی این طرح انجام شده و تشکیل صندوق های خرد را در دستور کار دارد. مانند همان برنامهای که در بجستان داشتیم. با استفاده از تجارب به دست آمده در بخش روداب شهرستان سبزوار هم این پروژه در حال اجرا است و پیگیریها و مکاتبات بسیاری برای سایر شهرستانهای بیابانی شده است. شهرستان گناباد که متاسفانه وضعیت بیابانی مطلوبی ندارد و در روزها و ماه های اخیر حرکت ماسههای روان و ریزگردها را به صورت بحرانی در آنجا داشتیم، روزهای آینده به قطار پروژه ترسیب کردن یا مدیریت مشارکتی منابع طبیعی خواهد پیوست.
مزایای این طرح چیست؟
طرح ترسیب کربن با هدف کمک به حفظ و احیای منابع طبیعی و تقویت معیشت مردم، موجب رسوب و جذب دی اکسید کربن اضافی موجود در گیاهان میشود. نگاه مستقیم این پروژه به توانمند سازی جوامع محلی است. بر اثر خشکسالی، کمبود آب کشاورزی و حتی آب شرب، جوامع روستایی ما که زمانی قطب تولید بودند، این روزها شرایط مطلوبی ندارند. این طرح مستقیماً بر توانمند سازی آنها کار میکند و برای آنها معیشتهای جایگزین پیشنهاد میکند. لذا به گونه ای امید به زندگی را در جوامع محلی ارتقا میدهد.
این پروژه روی حساس ترین موضوع که معیشت مردم است کار میکند و برای این کار برنامه دارد. از طریق آموزش فنی و حرفهای آنها را به سمت معیشتهای جایگزین سوق می دهد. اگر کشاورزی ما در اثر نبودن قنوات و آب های چاه آسیب دید و یا اگر مراتع اجازه فعالیت بیشتر را در اثر استفاده بیشتر سالهای گذشته نداشت میشود مشاغلی دیگر را برای ادامه زندگی روستاییان پیشنهاد کرد که خوشبختانه این رویکرد هم برای مردم رویکردی امیدوار کننده است. مجموعه برنامههای این پروژه همسو با خواست و نیاز مردم است. کارشناسان در کنار مردم هستند و از خود آنها پیشنهاد و مطلب میگیرند و در این طرحها و تصمیم گیریها مردم نقش اول را دارند. دیگر در اداره و مرکز استان برای قاسمآباد تصمیم گیری نمیکنیم، بلکه تصمیم گیری در همان قاسم آباد انجام میشود. این طرح یک طرح برد-برد است. برای مردم افزایش امید به زندگی و توسعه روستایی و برای بخش دولتی اجرای پروژهها و حفاظت از آنها توسط مردم نهایتاً پایداری اقدامات است.
بیشتر همیاران این طرح در روستاها خانم ها هستند. چرا این خانم ها بیشتر در این امر استفاده میشود؟
خانمها نیمی از جامعه و نفوس در جوامع روستایی و شهری هستند. اتفاقاً در روستا زنان خانوار در تولید و معیشت خانوار نقش پررنگی دارند. اگر به آنها این نقش تفهیم شود، جایگاهشان روشن شود و بتوانند بصورت گروهی و منسجم فعالیت داشته باشند، نقش و هویت اجتماعی پیدا میکنند. آن خانمی که در مطبخ محقر خانه روستایی فقط در تامین غذای خانوار تاثیر داشت، خود را مولد در صنایع روستایی، هنرهای دستی، کارهای جمعی در زمینههای مختلف میبیند و خودش را پیدا میکند. زنانی که به این پروژه ملحق شدهاند نقش و جایگاه خودشان را درک کرده اند و حضور موثری میتوانند داشته باشند. ضمن اینکه زنان می توانند با ایجاد کارگاه های قالیباقی، گلیم بافی، تابلو فرش، صنایع دستی و... درآمد داشته باشند و هم به معیشت خانواده کمک کنند. در پایلوت بجستان این اتفاق خوب افتاده است. اما خودمان را در پوسته بجستان محبوس نکردیم و سبزوار را شروع کردیم و در حال گسترش این پروژه در گناباد هم هستیم. این طرح در کنار طرحهای بیابان زدایی و احیای مناطق بیابانی، راهی برای مهاجرت معکوس از شهرها به روستاها میتواند باشد.ضمن اینکه برای انجام بهتر این طرح، ضرروت هماهنگی و همسویی کلیه دستگاههای اجرایی مرتبط با مسایل روستا بیشتر احساس میشود. البته مسوولیت این هماهنگی بر عهده فرمانداران است.
نظر شما